حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه (س)

تهیه وتنظیم: مرتضی فلاح زیارانی

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.

ولادت

نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.

ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که

در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت.  

http://www.erfan.ir/farsi/221.html

در منابع متقدم، ذکری از روز ولادت و درگذشت حضرت معصومه (س) نیامده ولی چند منبع در دوران اخیر ولادت ایشان را در اول ذی القعده سال ۱۷۳ق. در شهر مدینه (1) و وفات ایشان را در روز ۱۰ ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری عنوان کرده‌اند.(2) 

آیت الله رضا استادی در مجله نور علم معتقد است که قدیمی‌ترین منبعی که تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه را ذکر کرده کتاب نور الآفاق (منتشر شده در ۱۳۳۴ق) نوشته جواد شاه عبدالعظیمی (م ۱۳۵۵ق) است. استادی با کنار هم گذاشتن مطالب متعددی از این کتاب نتیجه می‌گیرد بسیاری از گفته‌های او فاقد استناد و بلکه ساختگی است. یکی از همین سخنان ساختگی، تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه است که از کتاب او به چند کتاب دیگر نیز راه‌ یافته است(3) ، چند سال بعد از انتشار مقاله آیه الله استادی، رسول جعفریان پژوهش‌گر تاریخ اسلام در اعتراض به ثبت شدن این تاریخ تولد و وفات در تقویم‌ها، خلاصه‌ای از تحقیقات آیه الله استادی را منتشر کرد(4) ، سید ضیاء مرتضوی نیز در مقاله‌ای با عنوان تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه (س) «شرحی بر یک سندسازی بی‌پایه» همین نکته را تاکید می‌کند. او ضمن گزارشی از تلاش‌های بی‌نتیجه برای یافتن تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه، منابع مورد استناد جواد شاه عبدالعظیمی را نیز ساختگی و یا غیرقابل اعتماد معرفی می‌کند.(5) 

آیت الله سید موسی شبیری زنجانی به صراحت، این دو تاریخ را مجعول معرفی کرده و ماجرای جعل آن را نیز نقل کرده است. (6) نویسنده کتاب ریاحین الشریعه که کتابش درباره زندگی زنان دانشمند شیعه است، تاریخ ادعا شده را بی‌اصل می‌داند. او با مراجعه به منبع مورد ادعای شاه عبدالعظیمی چیزی نیافته است و نقل می‌کند که همین مطلب را با آیت الله شهاب الدین مرعشی در میان گذارده و او نیز تاکید کرده است که این دو تاریخ ساختگی و جعلی است و آیت الله مرعشی شخص جاعل را می شناخته و انگیزه او را می‌دانسته است.(7) 

باید توجه کنیم که سال و ماه و روز ولادت حضرت معصومه (س) مشخص نیست ، ولی سال وفات آن حضرت به صورت تقریبی مشخص میباشد. 

http://fa.wikishia.net/view

 

دلایل مشخص نبودن سالروز ولادت حضرت معصومه(س)

اگرچه تاریخ دقیق ولادت آن بانوی بزرگ دقیق روشن نیست ـ اما تاریخ تقریبی استخراج شده در گذشته این است؛ اول ذی‌القعده سال 173 و این تاریخ ولادت قبل از انقلاب اسلامی توسط فضلای فرهنگی و به درخواست تولیت وقت استخراج شده است.(8) این تاریخ ولادت براساس تخمین سن آن بانوی مکرمه که در سن جوانی درشهر قم بر اثر تألمات روحی که در ساوه به ایشان از ناحیه حمله به کاروانش توسط دژخیمان عباسی رسید رحلت کردند، استخراج شد.

برای همه اهل تاریخ روشن است که تاریخ ولادت بسیاری از بزرگان به نحو دقیق به جهات مختلف از جمله نبود امکانات ضبط امروزین ضبط نشده است؛ لذا تاریخ دقیق ولادت و درگذشت خیلی از مشاهیر روشن نیست، اما آیا حدود تقریبی هم روشن نیست؟ بله تقریبی روشن است و گاهی براساس همین تشخیص تقریبی وبه حسب گمانه‌زنی برای آنان یادبودی می‌گیرند! آیا این خلاف عرف و عقل است؟ از طرفی راه تحقیق درباره مشخص نمودن تاریخ دقیق ولادت بسیاری از بزرگان بسته نیست؛ چون اختلاف در تاریخ رحلت و ولادت بسیاری از بزرگان حتی در تاریخ معاصر امر طبیعی است، درباره حضرت معصومه(س) و دیگر بزرگان که تاریخ دقیق مشخص نیست! یکی از علت‌ها جو سیاسی و اختناق حاکمان بوده است که اجازه نمی‌دادند مردم با اهل بیت پیامبر(ص) ارتباط داشته و از اخبار آنان با خبر باشند که این وقایع نیز از جمله رویدادهاست.

زندانی و محصور بودن بیشتر امامان گواهی روشن بر این مسأله است، حاکمان مستبد اجازه نمی‌دادند در خانه اهل بیت(ع) به روی مردم باز باشد؛ در مقابل بیوت اهل بیت(ع) اقدام به جعل و برساخت شخصیت و برجسته کردن افراد وابسته به خود بودند تا فتاوایی به سود و پشتوانه فکری برای حاکمیت خود ساخته و اهل بیت(ع) و سادات و منسوبین به آنان را گمنام و در حصور فیزیکی، نظامی و فکری قرار دهند تا در جامعه شناخته نشوند؛ اینها توطئه‌های برخاسته از جو و فضای سیاسی بر تاریخ بوده است.

عامل دیگر: در باب تاریخ‌نگاری نیز قلم به دستان وابسته به قدرت و سیاست و مزدوران حاکمیت و مستبدان جورپیشه، ضمن اینکه از ضبط وقایع و رویدادهای مربوط به اهل بیت اعم از فضایل و دیگر وقایع را سانسور کرده‌اند تا اساساً از شناخته شدن آنان برای آیندگان نیز جلوگیری شود، لذا رویدادهای ریز از جمله وقایع مربوط به روز دقیق ولادت، شهادت و رحلت بزرگان از اهل بیت و وابستگان آنان ضبط نشده است، سانسورگرایی درتاریخ‌نگاری اهل بیت(ع) از آسیب‌های مهم این عرصه است که باید مورد تأمل واقع شود.

دیگر عامل نیز درباره وجود اختلاف یا عدم رسیدن خبر از وقایعی همچون ولادت یا شهادت بزرگان دین و فرزندان اهل بیت(ع) دخیل است، این عامل در تاریخ‌نگاری و تاریخ‌شناسی اهل بیت(ع) بسیار مهم است که دایره شمول آن وسیع است، ازبین رفتن آثار مربوط به اهل بیت و نابودی آن‌ها بر اثر تعصبات فرقه‌ای یا بر اثر نبود امنیت و پنهان ماندن این آثار در محیط‌های بسته که سبب فراموشی یا از بین رفتن آن‌ها شده است، عواملی دیگری نیز در این باره دخیل است که می‌توان به آنها در مجال دیگر پرداخت.

از این رو نبود نگارش دقیق و تاریخ دقیق دلیل بر عدم تولد نیست 

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13950516000297

اسماء و القاب

از القاب وی می‌توان به معصومه، طاهره، حمیده، بِرّه، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده، اُخت الرضا اشاره کرد(9) ،  در زیارتنامه‌ای، از دو لقب صدیقه و سیدة نساءالعالمین نیز یاد شده است(10) .

معصومه

لقب «معصومه» را امام رضا(ع) به خواهر خود عطا فرمود:آن حضرت در روایتى فرمود: 

«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى.» «هرکس معصومه را در قم زیارت کند،مانند کسى است که مرا زیارت کرده است».(11) 

این لقب، که از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.

کریمه اهل بیت

لقب دیگر حضرت معصومه(س) «کریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رویاى صادقانه یکى از بزرگان، از سوى اهل بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رویاى صادقانه بدین شرح است :

مرحوم آیت اللّه سیّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه مند بود که محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب کرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت کرد. در عالم رویا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و یا امام صادق (ع) مشرّف شد. 

امام به ایشان فرمودند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَهِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ.» یعنى به دامان کریمه اهل بیت چنگ بزن .

ایشان به گمان اینکه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض کرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دلیل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا(س) پنهان بماند; از این رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شریف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى که از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زیارت حضرت معصومه (س) رهسپار ایران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زیارت کریمه اهل بیت ترک کرد

http://www.erfan.ir/farsi/221.html

http://fa.wikishia.net/view

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5846

سرچشمه دانش

 حضرت معصومه (س) در خانداني كه سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنكه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يك از فرزندان امام كاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملكي در اين باره ميگويد: «هر يك از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به كاظم، فضيلتي مشهور دارد». بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام كاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي كه ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشكار است و اين حقيقت روشن مي سازد كه ايشان نيز چون حضرت زينب (س) «عالمه غير معلمه» بوده است. 

  مظهر فضايل

حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: «آگاه باشيد كه براي خدا حرمي است و آن مكه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن كوفه است. بدانيد كه حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد كه قم، كوفه كوچك ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد كه سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي كند كه با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند.» 

  مقام علمي حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده كه روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام كاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) كه در آن هنگام كودكي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين كه حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه كردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترك گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه كردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش. 

 

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5846

کرامات حضرت معصومه علیها السلام

راهگشای مشکلات فلسفی ام

مرحوم صدر المتألهین شیرازی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام و صاحب کتاب گرانسنگ «اسفار اربعه» شاهکار فلسفه اسلامی، در سالهای اواخر عمر پر برکت خود، تبعید شده و در روستای«کهک» قم مقیم گشته و در آنجا به تحریر مباحث فلسفی مشغول شده بود. ایشان گفته است: هرگاه در زمینه ی فلسفه، مشکلی برایم پیش می آمد که از حلّ آن عاجز می ماندم، با پای پیاده از کهک به قم می رفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها رفته، از آن حضرت استمداد می نمودم. با این کار، مسأله و مشکل من حل می شد و سپس به روستای کهک باز می گشتم. 

 

مکاشفه بزرگ صدر المتالهین در حرم فاطمه معصومه

استاد آیة الله جوادی آملی: اگر انسان کتابی و یا مطلب علمی را در شهری که از نظرآب و هوا و موقعیت اقلیمی از قم بهتر است، مطالعه کند؛ بعدعین همان کتاب و یا مطلب را در جوار رحمت بارگاه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم مطالعه کند، می بیند که برکات دیگری نصیب انسان می شود، و حقایق بالاتری برای انسان کشف می گردد. این حقیقت برای جناب صدر المتالهین نیز پیش آمده است. زیرا ایشان، هنگامی که در کهک زندگی می کرد، برای عرض ادب و توسل به بارگاه کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف می شد. در یکی از این سفرها در جوار قبر فاطمه معصومه یک مساله مهم و پیچیده فلسفی یعنی اتحاد عاقل و معقول در یک مکاشفه عرفانی، برایش حل شد. او خود در این زمینه می گوید: مسأله اتحاد عاقل و معقول از مشکلترین مسایل فلسفی است ک تا کنون هیچ فیلسوف مسلمانی توفیق حل آن را پیدا نکرده است. من با توجه کامل به سوی خدای سبحان از او خواستم که مشکل برایم حل شود. دری از رحمت حق بر من گشوده شد و در این مورد معرفت جدیدی برایم حاصل شد. «کنت حین تسوید هذا المقام به کهک من قری قم، فجئت الی قم زائرا لبنت موسی ابن جعفر مستمدا منها و کان یوم الجمعه فانکشف لی هذا الامر؛» هنگام نوشتن این بحث من درقریه کهک قم بودم. از آنجا رهسپار قم شدم، به زیارت دختر موسی بن جعفر علیهما السلام مشرف گردیدم و از آن حضرت در حل این مسأله یاری جستم. به برکت او در روز جمعه این مطلب بر من کشف گردید. 

 

شفاعت همه ی شیعیان

آیت اللّه حاج سید محمد وحیدی(ره) از یکی از سادات برقعی نقل فرمودند که گفته بود: شبی در عالم رؤیا محضر مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها رسیدم. مانع و حجابی در بین نبود. احساس کردم که من محرم ایشان هستم و ایشان عمه ی سادات برقعی می باشند. از محضر مقدسشان سؤال کردم: «آیا شما به اهل قم، شفاعت خواهید فرمود؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «میرزای قمی(ره) برای شفاعت اهل قم کافی است. من برای همه ی شیعه شفاعت می کنم.

این رؤیای صادقه، یادآور حدیثی از امام صادق علیه السلام است که می فرماید: «تدخَل بشفاعَتِها شیعَتی الجنّة بأجمعهم

؛ به شفاعت او - حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها - همه ی شیعیانم وارد بهشت خواهند شد».(12)

 http://www.hawzah.net/fa/article/view/93778

نجات گروه سرگردان

سال هاى قبل از انقلاب تعدادى زائر در فصل زمستان، براى زیارت کریمه اهل بیت عازم قم شدند، این گروه درچند فرسخى قم به دلیل فرا رسیدن شب و برف و بوران شدید راه گم کردند و در بیابان سرگردان شدند. زائران وقتى جان خود را در خطر دیدند دست توسل به دامن حضرت معصومه (سلام الله علیها) گرفتند تا با نشان دادن راه به آن ها نجات شان دهد.

طبق سند موثق، یکى از خدام آستانه مقدسه حضرت معصومه (سلام الله علیها) مرحوم «سید محمد رضوى» مى گوید: آن شب (بدون اطلاع از وجود زائران سرگردان در بیابان) در حرم بودم، هنوز اندکى از خوابم نگذشته بود که در عالم رویا دیدم بى بى دو عالم حضرت معصومه (سلام الله علیها)، نزد من آمد و فرمود:«برخیز، چراغ گلدسته را روشن کن!» شتابزده از خواب بیدار شدم و نگاه به ساعت کردم، دیدم تازه اندکى از نیمه شب گذشته و برف سنگینى همه جا را فرا گرفته است و هنوز چهارساعت به اذان صبح باقى مانده (طبق معمول اندکى قبل از اذان صبح چراغ هاى گلدسته ها را روشن مى کردیم.) لذا مجدداً خوابیدم، و دوباره همان خواب تکرار شد، ولى این بار حضرت با تندى به من فرمودند: «برخیز، مگر نگفتم چراغ هاى گلدسته ها را روشن کن!» لذابراى دومین بار شتابزده از خواب برخاستم، و باوجود برف و سرماى شدید که همه جا راگرفته بود، با خود گفتم، چرا امشب چراغ ها را زودتر از معمول باید روشن کنم؟ به سمت گلدسته ها رفتم و چراغ ها را روشن کردم .

آن شب به سرآمد و صبح روز بعد که از حرم عبور مى کردم، شنیدم چند نفر از زائران به هم دیگر مى گویند: «حضرت معصومه (س) به دادمان رسید، چقدر باید از محضر مقدسه اش تشکر و سپاسگزارى نماییم! اگر چراغ هاى گلدسته ها روشن نمى شد ما در آن تاریکى شب و آن بیابان پر از برف جان سالم به در نمى بردیم.» 

لذا آن موقع بود که راز خواب خود را دریافتم که چرا حضرت معصومه (سلام الله علیها) به من فرمود: «برخیز و چراغ گلدسته ها را روشن کن». 

 

http://www.erfan.ir/farsi/221.html

علت ازدواج نکردن حضرت معصومه(س)

سوال: حضرت معصومه(س) با آن مقام علمی و آگاهی ای که از دستور های اسلام و سنّت پیامبر اکرم(ص) داشت، چرا ازدواج نکرد و تشکیل خانواده نداد؟ از طرف دیگر، بر اثر موقعیت علمی و معنوی و زیارتی آن حضرت، بسیاری از دختران امروز آن حضرت را به عنوان اسوه برای خود پذیرفته اند که روشن نشدن راز ازدواج آن حضرت، ممکن است بهانه ای برای فرار از ازدواج باشد.

این نکته را هم اضافه کنیم که نه تنها حضرت معصومه(س) ازدواج نکرد، بلکه هیچ یک از دختران موسی بن جعفر ازدواج نکردند. 

بررسی نظریات مختلف

احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می پردازیم.

1)وصیّت موسی بن جعفر(ع)

یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!

ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علی رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.

موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.(13)

در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی شود.

ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می کنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیَّتی ... اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ..(14) ؛ شاهد می گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده ام... (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می دهد و اگر خواست رد کند، رد می کند.

در این وصیت نامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام می دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد.

بنابراین نظریه یعقوبی بی اساسی است و نمی توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته اند.(15)

2)همتا نداشتن

نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمی شد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار می گیرد، هم کفو بودن است.

این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه رکفو یکدیگر می دانستند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود.(16)

ثانیاً، در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از تبار امام حسن مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که می توانستند همسران مناسب برای آنان باشند.

3)اختناق هارونی

احتمال و نظریه سوم آن است که اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(ع)  مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(ع) داشته باشد؛ چرا که همین ارتباط نسبی زمینه ای را فراهم می ساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری می کرد، ولی ستمگری بی رحم بود. یکی از مورّخین می گوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک می ریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالم تر بود.(17) و همین مرد دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.(18)

شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر می بردند و کوچک ترین حرکاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(ع) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثه ای که برایت پیش می آید، به کار می آید.

چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه ای نگه داشته ام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کننده ای را درباره تو باور نخواهم کرد.(19)

این گونه قضایا نشان می دهد که ارتباط موسی بن جعفر(ع) کنترل می شد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش می داد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(ع) نیز تحت نظر قرار گرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه(س) و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.

بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرئت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود.

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/5477/51709

http://www.ahlebayt.porsemani.ir/content

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=139373

وفات

در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مامون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مومن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى ماموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.

به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.

 محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است. 

سرانجام در سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.

آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند. 

 بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است. 

پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢۵۶ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد. (همانطور که قبلا گفتیم ماه و روز شهادت حضرت معصومه (س) به صورت دقیق و معتبر مشخص نیست و فقط آنچه که معلوم است  این است که وفات حضرت تقریبا در سال 201 ه.ق اتفاق افتاده است)

http://www.erfan.ir/farsi/221.html

http://tebyan-mobaleghin.ir/?p=2662

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5846

اقتباس

1) http://www.erfan.ir

2) http://www.valiasr-aj.com

3) http://www.hawzah.net

4) http://www.ahlebayt.porsemani.ir

5) http://www.tebyan.net

6) http://fa.wikishia.net

7) http://www.farsnews.com

 

 

ارجاعات

1) نمازی، مستدرک سفینه البحار، ج۸ ، ص۲۶۱

2) انجم فروزان، ص۵۸؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۸۶.

3) مجله نور علم شماره ۵۰-۵۱ ص ۲۹۷-۳۰۱

4) انتقادهای رسول جعفریان درباره دو تاریخ ساختگی

5) تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه (س) «شرحی بر یک سندسازی بی‌پایه»

6) جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۵۱۶

7) محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج۵، ص۳۱-۳۲

8) علی‌اکبر مهدی‌پور، زندگانی کریمه اهل بیت، چاپ اول، قم، انتشارات حاذق 1380 ص 83.

9) کاتوزیان، انوار المشعشعین، ج۱ ، ص۲۱۱

10) خوانساری، زبدة التصانیف، ج۶، ص۱۵۹

11) (ناسخ التواریخ، ج ٣، ص ٦٨، به نقل از کریمه اهل بیت، ص ٣٢)

12) بحارالانوار: ج 60، ص 228.

13) چکامه، عباسخان افشار متخلص به پریشان، موجود در کتابخانه آستانه.

14) حیات حضرت معصومه قم، سید حیدر مهدی، 1983، حیدرآباد، 100صفحه.

15) حیات الست، شیخ مهدی منصوری، م 1406، چاپ 1380 ه، قم.

16) زندگانی حضرت معصومه، محمد شیرین کلام، چاپ قم.

17) فاطمه بنت الامام موسی الکاظم، محمد هادی امینی، 1405ه، قم، 160صفحه.

18) فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، سید محمد باقر ابطحی، 1409ه.

19) معصومه قم، سید تقی طباطبائی قمی، 1365، 48 صفحه.