زیارت قبور

زیارت قبور

تهیه و تنظیم: محمدصادق کربلائی

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.

چکیده

وهابیان زیارت قبور را شرک میدانند و قبور مسلمین را تخریب می کنند به دلیل اهمیت بحث تدوین مقاله ای بر رد این شبهه با استقاده از ایات و روایت را لازم دانستیم، لازم به ذکر است که علمای شیعه و سنی در جواز زیارت قبور کتب و مقالات زیادی نوشته اند.

واژگان کلیدی

زیارت قبور، شفاعت میت، شرک، جواز زیارت، قبر مومن

مقدمه

با توجه به اینکه وهابیان زیارت قبور را شرک و شیعیان که

معتقد به جواز زیارت قبور هستند را مشرک میدانند و دست به تخریب قبور ائمه شیعیان زدنند بر این آمدیم تا جواب شبهه حرمت زیارت قبور را از طریق آیات و روایات بگوییم

لازم به ذکر است که به دلیل روشن کردن ذهن شیعیان و اهل سنت نسبت به مسئله زیارت قبور این مساله از اهمیت زیادی برخوردار می باشد و به وسیله علمای شیعه و سنی در بحث مورد نظر کتب و مقالات زیادی نوشته شده است

معنای لغوی زیارت

واژه زیارت، همان «زیارة» عربی است که مصدر از ریشه «ز و ر» است.1 لغت شناسان معانی متعددی برای آن برشمرده‌اند که همه آنها به مفهوم روی گرداندن، عدول و مایل شدن از چیزی به چیزی دیگر برمی‌گردند. بدین سان، شخص زیارت‌کننده را از آن جهت زائر می‌گویند که وقتی به زیارت شخصی می‌رود از غیر او رو برمی‌گرداند.۲ به قسمت بالای سینه نیز «زور» می‌گویند3 و شاید بدین روست که به رو در رو شدن و ملاقات نیز زیارت می‌گویند.4

معنای اصطلاحی

بنابر کاربردهای منابع روایی، می‌توان اصطلاح دینی زیارت چنین تعریف کرد: زیارتْ عملی عبادی است به معنای حضور در پیشگاه پیشوایان دینی یا اشخاص محترم یا نزد قبور آنان یا دیدار از مکانی مقدس یا محترم برای اظهار ارادت و کسب فیض معنوی یا ادای احترام.

زیارت دو سوی دارد که یک سوی آن شخص مؤمن است. سوی دیگر لازم نیست که انسان باشد و بدین رو دیدار کعبه را نیز زیارت گویند. همچنین لازم نیست شخص زیارت‌شونده، زنده و در دنیا باشد. بدین ترتیب زیارت قبور مؤمنین نیز در این تعریف جای می‌گیرد؛ زیرا هرچند قبور مؤمنین را نمی‌توان به معنای دینی «مقدس» نامید، استفاده از صفت «محترم» برای آنها روا است.

زیارت در فرهنگ اسلامی

از برخی آیات قرآن برداشت می‌شود که زیارت قبور در زمان پیامبر(ص) کاری مرسوم میان مسلمانان بوده است. در آیه ۸۴ سوره توبه به ماجرای منع نمازگزاردن پیامبر(ص) بر جنازه منافقان و دعا کردن برای آنها و ایستادن در کنار قبرهایشان اشاره شده است: «وَ لاتُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لاتَقُمْ عَلی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُون.» (ترجمه: بر مرده هیچ یک از آنان، نماز مخوان و بر کنار قبرش، نایست زیرا آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند.)

بنابر منابع تفسیری، خداوند در این آیه پیامبر را از اینکه بر جنازه منافقان نماز بگزارد یا کنار قبر آنان بایستد و دعایشان کند نهی کرده است. ۵ طبرسی در مجمع البیان تصریح کرده این نهی دلالت می‌کند که ایستادن کنار قبر و دعاخواندن، عبادتی مشروع است وگرنه خداوند، تنها از انجام آن در کنار قبر منافقان نهی نمی‌کرد.6

منابع تاریخی نیز نشان از آن دارند که مسلمانان همواره به زیارت قبور بزرگان دینی می‌رفته‌اند. مرقد پیامبر اکرم(ص) از همان زمان تاکنون زیارتگاه مسلمانان بوده است.

http://fa.wikishia.net/view/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA

زیارت قبور در قرآن

از آیاتی که دال بر جواز زیارت قبور شمرده شده است، آیه ۸۴ سوره توبه است. «و لا تُصَلِّ عَلى احَد مِنهُم ماتَ ابَداً و لا تَقُم على قَبْرهِ اِنَّهُم کَفَروا بالله و رَسُولِه و ما تُوا وَ هُم فاسِقُونَ»7 «براى هیچ یک از منافقین اگر بمیرد، هیچ گاه نمازنخوان و بر قبور آنان (براى طلب رحمت و مغفرت) نایست آنها به خداو پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) کفر ورزیدند و مردند در حالى که فاسق بودند».

از این که در مورد منافق مى فرماید: «بر قبر آنان نایست» استفاده مى شود که در مورد غیر منافق، این عمل شایسته مى باشد و واضح است که مقصود از ایستادن بر قبر، صرف ایستادن نیست که اگر کسى مثلاً بر قبر منافقی درنگ کند و بایستد براى نگاه کردن به سنگ شکل هندسى آن، یا ایستاده و با رفیق خود سخن مى گوید، یا به اغراض دیگر، بلکه مقصود ایستادن به جهت احترام گزاردن و طلب رحمت و مغفرت براى صاحب قبر است و این خود دلیل بر آن است که در مورد غیر منافق، مانعى ندارد و بلکه طلب رحمت و مغفرت براى مومنین، مطلوب و شایسته است.

و مقصود از «لاتَقُم عَلى قبرِه» عدّه ى زیادى از مفسران اهل سنتآن را اعم دانسته و گفته اند: «لا تَقُم على قبره لالدفن او للزیاره و الدعا»؛ بر قبر منافق براى دفن یا زیارتو دعادرنگ و توفّف نکن» مانند تفسیرابن کثیر که میگوید:

«این که نایستى بر قبر منافق براى استغفارو طلب مغفرت یا دعابراى او این حکمى است که عمومیت دارد و در مورد هر کسى که به نفاق شناخته شود»8

و همچنین در کتاب صفوه التفاسیر که از متاخرین تفاسیر اهل سنّت است نیز آمده است: 

«بر قبر منافق برا دفن کردن او و یا براى زیارتو دعانایست و توقف نکن»9

مهم تر از مفهومى که از کلمه منافق فهمیده مى شود تعلیلى است که در آیهمى فرماید:

«اِنَّهُم کَفَروا بالله و رَسولِه و ماتُوا وَ هُم فاسِقونَ»10 زیرا آنها به خداو رسولش کافر شدند و در حالى که فاسق بودند از دنیا رفتند.

علت منع توقف این است که اینها به خداو رسول او کفر ورزیدند و فاسق مردند مقتضاى تعلیلى این است که مومنین و مسلمان ها مشمول این دو حکم و دستور نیستند. در مجمع البیان آمده است: 

«در این آیه دلالتى است بر این که ایستادن و قیام بر قبر براى دعاعبادتى است مشروع، اگر این گونه نبود، خداوند سبحان نهى از آن را به کافر اختصاص نمى داد»11

در تفسیرابن کثیر آمده است:

«پس از آن که خداوند نهى فرمود از نمازبر منافقین وایستادن بر قبور آنان براى استغفار وطلب مغفرت براى آنها این عمل از بزرگترین قربت ها (اعمال مستحبو نزدیک کننده به خداوند) است در حقّ مومنین، پس جایز و مشروع گردیده است این عمل نسبت به مومنین و در انجام دادن آن، پاداش، ثواب و اجر زیادى هست»12

لذا از این آیهبه وضوح استفاده مى شود که زیارتقبور مومنین و طلب رحمت و مغفرت براى آنان استحباب دارد و بدان ترغیب شده است.13

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=247677&typeinfo=23&catid=23903

شبهه قرآنی زیارت قبور

آیا دو آیه اول سوره تکاثر ، دلالت بر منع زیارت قبور دارد؟

در اول سوره تکاثر، سخن از زیارت قبور شده که مضمون آن مذمت است. در این سوره ، چنین می‌خوانیم:

«أَلْهاكُمُ التَّکاثُرُ • حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» 14

با توجه به مضمون سوره و روایات شأن نزول و کتب تفسیر و سیره پیامبر (ص) به دست می‌آید که در این سوره منعی بر زیارت قبور وجود ندارد.

در کتب تفسیری، دو معنا برای« زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» شده است:

۱. مقصود، سراغ قبور مردگان رفتن به خاطر فخر‌فروشی بر یکدیگر ـ برای نشان دادن کثرت جمعیت قبیله خود ـ باشد. 15 در این صورت مقصود آیه، این است که:

افزون‌طلبى (و تفاخر)، شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید).

مفسران معتقدند که این سوره درباره قبایلى نازل شد که بر یکدیگر تفاخر مى‌کردند، و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود، بر آنها مباهات مى‌نمودند، تا آنجا که براى بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان مى‌رفتند و قبرهاى مردگان هر قبیله را مى‌شمردند. 16

حال منظور از این قبائل، چه افرادی هستند؟

بعضى از مفسران آن را ناظر به برخی از قبائل قریش در مکه ( بنی ‌عبد‌مناف و بنی‌ سهم ) مى‌دانند؛ 17  18

عده ای دیگر، شأن نزول آن را درباره دو قبیله از قبائل انصار پیامبر در مدینه دانسته ‌اند. 19

مفسرانی، تفاخر یهود بر دیگران‌ را مصداق این آیه بر شمرده‌اند. 20  21

این تفسیر را خطبه۲۲۱ نهج‌البلاغه تأیید می‌کند. حضرت امیر(علیه السلام) فرمود: «أَلْهاكُمُ التَّکاثُرُ • حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» شگفتا چه مقصد بسیار دورى و چه زیارت‌ کنندگان بی‌ خبرى و چه کار دشوار و مرگبارى! پنداشتند که جاى مردگان خالى است، آنها که سخت مایه عبرتند، و از دور با یاد گذشتگان، فخر مى‌فروشند. آیا به گورهاى پدران خویش مى‌نازند؟ و یا به تعداد فراوانى که در کام مرگ فرو رفته‌اند؟ آیا خواهان بازگشت اجسادى هستند که پوسیده شده؟ و حرکاتشان به سکون تبدیل گشته؟ آنها مایه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر. 22

بیشتر مفسران این معنا را بر معنای دوم ترجیح داده‌اند.

۲. زیارت مقابر، کنایه از زمان فرا رسیدن مرگ و داخل شدن در قبر باشد23  24  25

پس معنای آیه چنین می‌شود:

«تکاثر و تفاخر، آن چنان آنها را به خود مشغول داشته که تا لحظه ورود در قبر نیز ادامه دارد.» 26

مؤید این مطلب روایتی از ابن عباس است که رسول خدا «أَلْهاكُمُ التَّکاثُرُ» را تلاوت کردند و فرمودند:

«تکاثر این است که اموال را بدون حق، جمع کنند و آن را از رساندن به مستحق و مصرف در راه حق باز دارند و در گنجینه ‌ها بیندوزند. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» تا این که به قبرهای خود درآیید.» 27

http://www.wikifeqh.ir/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86

زیارت قبور از زبان پیامبر اکرم

 رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «زُرِ القُبُورَ تُذَكّرُ بِهَا الآخرِةَ»28

به قبرستان زیارت اهل قبور بروید تا یاد آخرت در شما زنده شود

و در جمله دیگر فرمودند: « زُورُوا قُبُورَ مَوْتَاكُمْ‏ وَ سَلِّمُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّ لَكُمْ فِیهِمْ عِبْرَةً.»29

به زیارت مردگان بروید و بر آنان درود و سلام بفرستید، زیرا این كار درس عبرتى براى شما مى‏شود

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: «مَنْ‏ زَارَ قَبْرَ أَبَوَیْهِ‏ أَوْ أَحَدِهِمَا فِی كُلِّ جُمُعَةٍ غُفِرَ لَهُ وَ كُتِبَ بَرّا » 30

 كسى كه در هر جمعه به زیارت قبر پدر و مادرش یا یكى از آنان برود، هم گناهش بخشیده مى‏شود و هم نزد خداوند فرزند نیكوكار به حساب مى‏آید.

همچنین آمده است: دعا نزد قبر والدین مستجاب است.پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمودند: هر كس قبر مرا زیارت كند، در قیامت، شفاعت از او بر من واجب مى‏شود.حضرت زهرا علیها السلام هفته‏اى یكبار به زیارت قبر حمزه و سایر شهدا مى‏رفت و براى آنها استغفار و طلب رحمت مى‏كرد

چون‌ نتیجه زیارت‌ ،ارتباط‌ با روح‌ متوفّی‌ است‌ و زیارت‌ كننده‌ از آن‌ روح‌ مَدد می گیرد ؛ بنابراین‌ هر چه‌ روح‌ متوفّی‌ پاكتر و عالی‌تر باشد، زائر بهره‌ بیشتر و وافرتری‌ خواهد برد.

http://hodat.ir/?siteid=25&pageid=42273&newsview=42034

زیارت قبور از دیدگاه بزرگان مذاهب چهارگانه

1- ابن الحاج ابو عبد الله عبد رى مالكى، متوفى در سال 737 ه در المدخل جلد 1 صفحه 254 گفته است: و نحوه درود بر مردگان چنين است: درود بر شما ساكنان خانه ها از مومنين و مومنان و مسلمين و مسلمات، خداوند پيشگامان و پسگامان ما را بيامرز و ما به شما ان شاء الله ملحق خواهيم شد از خداوند براى شما و ما عافيت مى خواهم سپس بگويد: ما و آنها را بيامرز.

آنچه از دعا زياد و يا کم بخواني، مانعي ندارد، زيرا مقصود کوشش در دعا براي آنهااست که نيازمندترين افراد به دعا هستند، چون دستشان از همه جا کوتا ه است. آنگاه در جانب قبلهء ميت بنشيند و روبه رويش قرار گيرد. البته مخير است در ناحيهء پاها و يا سرش جلوس کند، و سپاس خداي به جاي آرد و درود بر محمد (ص) بفرستد و آنچه که مي تواند براي ميت دعا کند و همچنين در برابر اين قبور براي رفع حوادثي که بر او و يا بر مسلمين نازل شده دعا کند و بر طرف شدن آنها را از خدا بخواهد

2- عز الدين شيخ يوسف اردبيلى شافعى، متوفى در سال 776 ه در " الانوار لاعمال الابرار " در فقه شافعى جلد 1 صفحه 224 گفته است: براى مردان زيارت قبور مستحب و براى زنان مكروه است و مستحب است كه بگويد: درود بر شما اى مردم با ايمان كه در اين خانه ها آرميده ايد، و ما اگر خدا بخواهد به زودى به شما ملحق خواهيم شد خدايا ما را از پاداششان محرم مفرما و ما را بعد از آنان مورد امتحان قرار مده و ما و آنها را بيامرز و قرآن بخواند و دعا كند زيرا ميت مثل حاضر است كه بايد برايش اميد رحمت و بركت داشت و دعاء بعد از قرائت به اجابت نزديكتر است.

3- شيخ زين الدين شهير به ابن نجيم مصرى حنفى، متوفى در سال 969 يا970 ه در " البحر الرائق " شرح كنز الدقائق تاليف امام نسفى جلد 2 صفحه 195 گفته است: زيارت قبور، و دعا، براى اموات اگر مومن باشند، مانعى ندارد، اما قبرها را لگد نكند زيرا پيامبر اكرم فرموده است: من شما را از زيارت قبور نهى مى كردم، اينك آنها را زيارت كنيد و به خاطر عمل مسلمين از زمان رسول خدا تاكنون.

و در " المجتبى " تصريح كرده است كه آن مستحب است و گفته شده: بر زبان حرام است

و صحيح تر اين است كه: جواز براى هر دو ثابت است كه رسول خدا اين چنين تعليم سلام بر مردگان مى فرمود: سلام بر شما ساكنان خانه ها از مومنين و.... " آنگاه قرائت قرآن را پيش قبور و قسمتى از آداب زيارت را نقل كردن است

4- ابن حجر مكى هيثمى، متوفى در سال 973 ه در " الفتاوى الكبرى الفقهيه " جلد 2 صفحه 24

هنگامى كه از او درباره زيارت قبور اولياء در زمان معين و سفر كردن به سوى آنها با آنكه كنار اين قبور مفاسد زيادى از قبيل: اختلاط زن و مرد، روشن كردن چراغ هاى زياد و غيره صورت مى گيرد، سوال شده بوده چنين پاسخ گفته است:  زيارت قبور اولياء مستحب و مايه تقرب به خدا است و همچنين است مسافرت كردن به سوى آنها

و گفته شيخ ابى محمد را " سفر جز براى زيارت رسول خدا مستحب نيست " غزالى چنين پاسخ گفته است كه: او سفر براى زيارت غير رسول خدا را قياس به منع مسافرت براى غير مساجد سه گانه كرده در صورتى كه فرق ميان آن دو بسيار روشن، زيرا غير از مساجد سه گانه در فضيلت با هم مساوى هستند و فائده اى در سفر كردن به سوى آنها نيست، ولى اولياء خدا با هم از لحاظ تقرب به خدا متفاوتند و بهره مندى زائران به حسب معارف و اسرارشان نيز مختلف است، پس مسافرت به سوى آنها داراى فائدهاى فراوان خواهد بود.

و روى همين جهت، مسافرت به سوى آنها براى مردان و نذركردن براى اين كار مستحب شمرده چنانكه در " شرح العباب " در اين باره بطرزى كه بهتر از آن متصور نيست بسط كلام داده ام

و اما آنچه را كه مسائل درباره بدعت ها و كارهاى حرامى كه مردم عوام و لا ابالى مرتكب مى شوند، تذكر داده بايد توجه داشت كه كارهاى عبادى را نبايد به خاطر اين گونه اعمال ترك كرد، بلكه بايد عمل عبادى انجام گيرد و بدعت ها نيز مورد انكار قرار گرفته تا آنجا كه مقدور است از بين برده شود.

و لذا فقهاء در طواف مستحب "تا چه رسد به واجب" ذكر كرده اند كه اگر چه زنها وجود داشته باشند طواف صورت گيرد و همچنين است رمى جمرات، نهايت آنكه دستور داده اند: مردها از آنها فاصله بگيرند، زيارت نيز چنين است يعنى بايد صورت گيرد، اما مردها از زن ها فاصله داشته و با آنها مخلوط نباشد و آنچه را كه حرام و بدعت است، اگر مقدور باشد نهى كرده و زائل نمايد

و اين در صورتى است كه زيارت جز با اين مفاسد مقدور نباشد و گرنه، اگر بتواند تمام يا بعضى از مفاسد را از بين ببرد بديهى است كه زيارت در اين صورت مستحب موكد خواهد بود

و اگر به هيچ وجه از مفاسد مقدور نباشد، بايد زيارت را در غير آن زمان انجام دهد، بلكه اگر گفته شود: در اين صورت اصلا زيارت نكند بعيد نيست

و كسى كه مطلقا به خاطر ترس از اختلاط، زيارت را منع كرده بايد طواف و رمى جمرات و وقوف به عرف يا مزدلفه را نيز، در صورت ترس از اختلاط و مانند آن منع نمايد در صورتى كه هيچ كدام از پيشوايان مذاهب آن را منع نكرده اند با آنكه اعمال مستلزم اختلاط زن و مرد است و همه فقها در اين امور تنها اختلاط را منع كرده اند، نه آن اعمال عبادى را و در مورد زيارت نيز مطلب چنين است.

گفته كسى كه به خاطر ترس از اختلاط منكر زيارت شده ترا نفريبد، زيرا چنانكه توضيح داديم بايد گفتارش و تفصيل داده شود و گرنه وجه درستى نخواهد داشت و پنداشته است كه زيارت اولياء بدعتى است كه در زمان سابق وجود نداشته است. و لذا بايد حرام باشد اولا بدعت نيست و در صورتى كه چنين باشد هر بدعتى حرام نيست، چه بسا بدعت واجب است تا چه رسد به مستحب چنانكه به آن تصريح كرده اند

5- شيخ محمد خطيب شربينى، متوفى در سال 977 ه در " المغنى " جلد 1 صفحه 357 گفته است: چنانكه قاضى حسين در شرح الفروع گفته است: وضوء براى زيارت قبور مستحب است، و بايد رو به روى قبور مسلمين بايستد و بر آنها درود بفرستد و آنچه كه مى تواند قرائت قرآن كند و به دنبال آن به اميد اجابت، دعا كند، زيرا دعاء براى مرده مفيد خواهد بود و بعد از قرائت به اجابت نزديكتر است و در هنگام دعا رو به قبله بايستد، اگر چه خراسانيان گفته اند: مستحب است رو به روى ميت بايستد.

مصنف گفته است: زياد زيارت كردن و پيش قبرهاى اهل خير و فضل ماندن مستحب است

6- ملا على هروى قارى حنفى، متوفى در سال 1014 ه در " المرقاه شرح المشكاه " جلد 2 صفحه 404 درباره زيارت قبور گفته است: امر در زيارت، براى جواز يا استحباب است و جمهور نيز بر اين عقيده هستند، بلكه بعضى درباره آن ادعاى اجماع كرده اند اما " ابن عبد البر " از بعضى ادعاى وجوب نموده است 

7- شيخ ابو البركات حسن بن عمار بن على مكنى به " اين الاخلاص " وفائى شرنيلالى حنفى، متوفى در سال 1069 ه در حاشيه غرر الاحكام كه در حاشيه " درر الاحكام " جلد 1 صفحه 168 چاپ سده گفته است: زيارت قبور براى مردان مستحب است و گفته شده: بر زنان حرام است، ولى صحيح تر اين است كه جواز براى هر دو ثابت است و قرائت، پس طبق روايت آتى مستحب است: " كسى كه داخل قبرستان شود و سوره ياسين، بخواند، خداوند در آن روز بر آنها سبك مى گيرد و به عدد آنچه كه در آن است به او حسنه مى دهد31

http://ekmal.ir/?p=1949

دوره منع زیارت قبور

از جمله اموری که در دوره کوتاهی از صدر اسلام با نهی و ممنوعیت همراه بود زیارت قبور بوده است. این ممنوعیت دلایل مختلفی داشته است. با گسترش و رشد کمی و کیفی جامعه اسلامی فضای مناسب برای پرداختن به این امر فراهم گردید. لذا پیامبر اکرم (ص) پس از مدتی جواز زیارت قبور را اعلام کرده، و کیفیت زیارت قبور و آداب آن را به مسلمانان تعلیم نمودند

 

 

تاریخ و چگونگی رفع منع از زیارت قبور

بنابر آنچه به اختصار بیان شد، پیامبر اکرم (ص) در ابتدای امر از زیارت قبور نهی می نمودند. لکن این منع چندان پایدار نمانده و به محض فراهم شدن زمینه ها در سال هفتم هجری در عمره حدیبیه32 پیامبر اکرم پس از زیارت مادر بزرگوارشان و تعمیر قبر ایشان و گریه بر مزارشان به گونه ای که مسلمانان همراه را متأثر نموده و به گریه انداخت، فرمودند: خداوند به محمد اذن زیارت مادرشان را داده است... پیامبر در ادامه سخنان خویش می فرمایند: "قبلاً شما را از زیارت قبور نهی می کردم، لکن اکنون به زیارت قبور بروید...33

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa8926

كیفیّت‌ زیارت‌ اهل‌ قبور

در «مستدرک‌ الوسائل‌» نقل شده است كه‌: چون‌ قصد زیارت‌ قبور مومنان‌ را داری‌ سزاوار است‌ كه‌ در روز پنجشنبه‌ باشد ؛ و اگر نه‌ در هر وقتی‌ كه‌ بخواهی‌ مطلوب‌ و مرغوب‌ است‌.و طریق‌ زیارت‌ این‌ است‌ كه‌ رو به‌ قبله‌ بنمائی‌ و دست‌ خود را بر قبر گذاری‌ و بگوئی‌:

اللَهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ، وَ ءَانِسْ وَحْشَتَهُ، وَ ءَامِنْ رَوْعَتَهُ، وَأَسْكِنْ إلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ رَحْمَةً یَسْتَغْنِی‌ بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاكَ، وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ كَانَ یَتَوَلاَّهُ 34

بار پروردگارا! بر غربت‌ او ترحّم‌ نما، و تنهائی‌ او را به‌ مقام‌ جمع‌ خودت‌ ارتباط‌ بده‌، و موجبات‌ انس‌ را بر وحشت‌ او قرار بده‌، و ترس‌ او را تبدیل‌ به‌ ایمنی‌ بگردان‌، و از رحمت‌ خود برای‌ او رحمتی‌ فرست‌ كه‌ از رحمت‌ غیر تو بی‌نیاز گردد، و او را به‌ كسی‌ كه‌ او را دوست‌ دارد و در تحت‌ ولایت‌ اوست‌ ملحق‌ گردان.

احمد بن محمّد مى‏گوید: من و ابراهیم بن هاشم در یكى از گورستانها بودیم.ابراهیم كنار قبر رو به قبله نشست و دست بر روى قبر گذاشت و هفت بار سوره «انّا انزلناه» را قرائت كرد، سپس روى به من نمود و گفت: صاحب این قبر كه محمّد بن اسماعیل بن بزیع است مرا حدیث كرد كه هر كس قبر من را زیارت كند و هفت بار سوره «انّا انزلناه» را در كنار قبر بخواند، خداوند او و صاحب قبر را مى‏آمرزد.35

راجع‌ به‌ زیارت‌ مومنین‌ روایت‌ دیگری‌ از محمّد ابن‌ مسلم‌ وارد شده‌ است‌ كه‌ می گوید: به‌ حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌ عرض‌ كردم‌: آیا ما مردگان‌ را زیارت‌ بنمائیم‌؟حضرت‌ فرمود: آری‌. عرض‌ كردم‌: آیا آنها از رفتن‌ ما به‌ قبرهایشان‌ مطّلع‌ می شوند؟ فرمود: سوگند بخدا آری‌، از آمدن‌ شما بر سر قبرهایشان‌ خبردار می شوند و خوشحال‌ می گردند و با شما انس‌ می گیرند.عرض‌ كردم‌: در وقتی‌ كه‌ ما به‌ سر قبورشان‌ رفتیم‌ چه‌ بگوئیم‌؟حضرت‌ فرمود: بگو: اللَهُمَّ جَافِ الاْرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ، وَ صَاعِدْ إلَیْكَ أَرْوَاحَهُمْ، وَ لَقِّهِمْ مِنْكَ رِضْوَانًا، وَ أَسْكِنْ إلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِكَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُۆْنِسُ وَحْشَتَهُمْ ؛ إنَّكَ عَلَی‌ كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. 36

http://article.tebyan.net/235975/%D9%81%D9%88%D8%A7%D8%A6%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%86

پاسخ به شبهه وهابیون

ابن تیّمه و وهابیون معتقدند سفر به قصد حتى زیارت مرقد پیامبر (ص) و کلّاً هر زیارتى حرام است و مجاز نمى باشد و احتمالا آن را نوعى تقرب به غیر خدا و از مقوله شرک به حساب مى آورند و ضمناً ابن تیّمه ادعا نموده است کلیه روایات وارده در این موضوع نیز بوده و در صماح و سنن و مسانید ذکر نگردیده است.

پاسخ:

اولا- ظاهراً در ابتداى اسلام پیامبر از زیارت قبور نهى مى کرده، امّا بعداً آن را مجاز شمرده و به آن ترغیب نموده است. البته احتمالا دلیل نهى اولیه آن بوده که قبور آن زمان مربوط به مشرکین و بت پرستان بوده است. از جمله ایشان فرموده اند:

زور القبور فانّها تذکرکم الاخره 37

فزوروها فانّها تزهد فى الدنیا 38

فانّه یرِّ القلب و یدمع العینى 39

که تمامى اینها حاکى از آن است که زیارت قبور موجب کاهش دلبستگى به دنیا و عبرت آموزى و توجه به آخرت مى شود.

محمّدابوزهره از منتقدانهاى معاصر مصر در کتابى راجع به ابن تیمیّه در این مورد او را مورد انتقاد قرار مى دهد و مى گوید: ما مخالف ابن تیمیّه هستیم که تبرّک به زیارت قبر پیامبر را منع کرده، زیرا منظور ما از تبرّک عبادت و تقرّب به خدا به واسطه مکان مشخص نیست بلکه مقصود یادآورى و کسب عبرت و بصیرت است و کدامین مسلمان است که زندگى پیامبر و سیره هدایت و جنگ ها و جهاد آن بزرگوار را دانسته و سپس به مدینه رفته و احساس نکند که در همین مکان پیامبر آمد ومو عظه کرده و مردم را به راه حق مى خواند و یا اینکه عبرت نگرفته و روحانیت اسلام و عظمت پیامبر را در نیابد. مگر آنکه چنین انسانى از یاد خدا اعراض نموده و کوردل شده باشد. 40

48 "لایشد الرحال الّا الى ثلاثة مساجد، المسجدالحرام و المسجدالاقصى و مسجدى هذا"

ثانیاً- علامه امینى این احادیث خصوصى را جمع آورى نموده که به بعضى آنها اشاره مى گردد

من زار قبرى وجبت له شفاعتى بروایت عبداللّه بن عمر

این حدیث را 41 تن از حفاظ حدیث اهل سنت از جمله ابن خزیم، دارقطنى، سیوطى و ابن عساکر نقل نموده اند.

 "من جاءنى زائراً لاتحمله الّا زیارتى کان حقّاً على ان اکون له شفیعاً یوم القیامة"بروایت عبدابن عمر

این حدیث را 16 تن از جمله ابوحامدغزالى، سبکى، سیوطى و سمهودى نقل کرده اند

http://www.vahabiat.porsemani.ir/content/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%8C-%D8%B4%D9%81%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88

 

 

نتیجه

با توجه به مطالبی که ذکر شد پی میبریم که فتاوای وهابیان دروغ و تهمتی بیش نیست زیرا همانطور که ذگر شد قرآن کریم و سنت نبوی و سیره علما شیعه و بزرگان اهل سنت موید زیارت قبور هستن وحتی برای کیفیت زیارت قبور دستور اخلاقی هم ذکر شده و زیارت قبور اولیا و معصومین و ... تاکید فراوان شده است

 

ارجاعات

1- ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۳۳

2- نک: مصطفوی، التحقیق لمعانی القرآن الکریم، ج‌۴، ص۳۸۴؛ مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۶

3- ابن منظور، لسان العرب، ج‌۷، ۳۷۹.

4- نک: راغب، مفردات، ص۳۸۶.

5- طبری، جامع البیان، ۱۰، ۱۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱، ۳۶۰؛ كنز الدقائق و بحر الغرائب، ۵، ۵۱۰

6- طبرسی، مجمع البیان، ۵، ۸۷.

7- سوره توبه، آیه 84

8- تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 435

9- صفوة التفاسیر، ج 1، ص 554

10- سوره توبه، آیه 84

11- مجمع البیان، ج 5، ص 57

12- تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 438

13- گرد آوری از کتاب: توحید و زیارت، آیه الله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 204 تا

14- تکاثر/۱- ۲

15- الأصفى فی تفسیرالقرآن، ج‌۲، ص ۱۴۷۲

16- تفسیر نمونه، ج‌۲۷، ص ۲۷۵

17- اسباب نزول القرآن، ص۴۹۰

18- أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج‌۵، ص۳۳۴

19- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۸۱۱

20- اسباب نزول القرآن، ص۴۹۰

21- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۸۱۱

22- نهج البلاغة، ص۴۴۹

23- الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‌۶، ص۳۸۷

24- الأصفى فی تفسیرالقرآن، ج‌۲، ص۱۴۷۲

25- أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج‌۵، ص۳۳۴

26- تفسیر نمونه، ج‌۲۷، ص۲۷۶

27- روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج‌۲، ص۴۹۳

28- نهج الفصاحة،ص510

29- بحار الانوار،ج79،ص64

30- همان،ج86،ص359

31- الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 5، ص: 252

32- ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 1، ص 94 ، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق

33- صالحى شامى، سبل الهدى‏، ج 8، ص 384 ، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول ، 1414 ق

34- مستدرک الوسائل،ج10،ص383

35- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ترجمه انصارى‏،ص383

36- من لا یحضره الفقیه ، ج‏1 ،ص 181

37- سنن ابن ماجه- 1/113

38- سنن ابن ماجه- 1/114

39- سنن نسایى- 4/89

40- الملل والنحل 4/58

 

اقتباس

1- http://fa.wikishia.net

2- http://www.wikifeqh.ir

3- http://article.tebyan.net

4- http://www.vahabiat.porsemani.ir

5- http://www.islamquest.net

6- http://makarem.ir

7- http://ekmal.ir

8- http://hodat.ir