زندگی نامه شیخ بهایی

زندگی نامه شیخ بهایی 

تهیه و تنظیم: روح الدین مهدوی خواه

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.

بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در غروب روز پنجشنبه هفدهم ذی الحجه سال ۹۵۳ هجری قمری ( ۹۲۵ ش و ۱۵۴۶ میلادی ) در شهر بعلبک لبنان متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام

"جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.

ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند که خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است اجداد بهاء الدین از اهالی جباع در ناحیه‌ای بین شام و سوریه می‌زیستند که اصل و نسب آنها همدانی بوده و از شیعیان متعصب و به مولای متقیان و آل علی ( ع ) دلبستگی باطنی داشتند . چون در آن زمان حاکم عثمانی شهر بعلبک با شیعیان خوشرفتاری نمی کرد و به عناوین مختلف به آنها سختگیری می نمود , ناچار شیعیان منطقه جبل عامل به اتفاق تصمیم به مهاجرت گرفتند و به نقاط مختلف اطراف مسافرت کردند پدر شیخ بهایی از رهبران شیعه و مشایخ بزرگ و از شاگردان زین‌الدین علی بن احمد عاملی جبلی مشهور به شهیدثانی است كه پس از كشته شدن شهید ثانی در سال ۹۶۶ ه.ق به ایران آمد. بهاءالدین نیز در كودكی به همراه پدرش از جبل عامل به ایران آمد و در پایتخت ایران یعنی شهر قزوین كه مركز تجمع دانشمندان شیعه بود سكنی گزید و ظاهرا هنگام سفر پدرش به هرات همراه وی نبوده است زیرا وی در آن هنگام در قزوین به كسب علوم اشتغال داشته است. وی چندی نیز در مشهد به تحصیلات خود ادامه داد .نبوغ خارق العاده این مرد بجائی رسید که مسائل و مطالب و کارهای او از زمان و عصر خودش بیش از حد متعارف جلو بود لذا مدتی در هرات به جای پدر مقام شیخ الاسلامی را عهده دار بوده است  پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام عازم اصفهان شد .چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی كه حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.   

شخصیت ادبی شیخ بهایی 

شیخ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف ۱۰۲۲ـ ۱۰۲۴)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص ۹۴ ـ ۹۹) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست. اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است

 ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: 

«نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»

 این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.

» نان و پنیر » 

این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است. 

» شیر و شکر » 

اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (۱۶۱ بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۸؛ ۱۴۱ بیت در کشکول، ج ۱، ص ۲۴۷ ـ ۲۵۴) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛

 مثنوی هایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص ۱۰۰) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است. بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در ۶۳ بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج۱،ص ۱۸۹ ـ ۱۹۴) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به ریاض الارواح (کشکول، ج۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۷) از وی باقی مانده است. دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.  

شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی ۱۱۱۰)مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَزومعمّاست 

از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند: لغزالزبد » « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». 

 شخصیت سیاسی

محمد بن حسین عاملی  در مدت 75 سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده‌است ولی عمده فعالیت سیاسی او در دوره دو پادشاه آخر گذشته. 

.1 شاه طهماسب (۹۰۲ – ۹۵۴ خورشیدی) (از۹۶۶ (سال هجرت) تا ۹۸۴ق به مدت ۱۸ سال.) 

2. شاه اسماعیل دوم (۹۸۴-۹۸۵ق) (به مدت یک سال و اندی.) 

3. سلطان محمد خدابنده (۹۸۵-۹۹۵ق) (به مدت ۱۰ سال.) 

4. شاه عباس اول (۹۹۵-۱۰۳۸ق) (تا ۱۰۳۱ق (سال رحلت) (به مدت ۳۵ سال.) 

او در سال 967 - ۹۶۶هجری - در حالیکه سیزده سال داشت به همراه پدر به سمت ایران مهاجرت کرد. دلیل این مهاجرت از یکسو افزایش تهدیدات حاکمان عثمانی نسبت به شیعیان جبل عامل و از سوی دیگر احترام فراوان حاکمان آن زمان ایران (پادشاهان صفوی) به عالمان دینی بود، حاکمان صفوی با این کار ضمن ترویج دین و کمک به اقتدار سیاسی ایران به تحکیم سلطنت ‏خود نیز کمک می‌کردند، عالمان شیعی نیز در این بستر مناسب ضمن ترویج مذهب تشیع اثنی عشری، از گسترش صوفیگری در جامعه آن زمان جلوگیری می‌کردند. 

پس از سه سال اقامت در اصفهان، پدر با توجه به پیشینه علمی و فقهی وبا توصیه شیخ علی منشار ، از سوی شاه طهماسب به سمت‏ شیخ الاسلامی قزوین منصوب شد شیخ‌آلاسلام مهم‌ترین منصب روحانیت در آن دوره بوده و وظیفه آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعت برای مردم بود. شش سال بعد عنوان شیخ الاسلامی پایتخت  - قزوین - از او گرفته شد و شیخ‌الاسلامی مشهد و سپس هرات به او واگذار شد، نویسنده کتاب الهجرة العاملیة این اقدام شاه طهماسب را مصداق نفی بلد و تبعید سیاسی دانسته و دلیل آن را تلاش وی در احیا و اقامه نماز جمعه در پایتخت صفویه می‌داند چرا که باعث ‏شد دولتمردان صفوی احساس خطر کنند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر خواسته‏های خود بدانند. سرانجام پدر  ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد و بعد از انجام مناسک حج‏ به بحرین رفت، در آن‏جا اقامت گزید ویک سال بعد وفات یافت 

مدت این چهارده سال در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات بودن شیخ بهایی را با منصب و وظایف شیخ‏الاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر نمود. شواهدی است که نشان می‌دهد سمت شیخ‌الاسلامی هرات بعداز فوت پدربه پسر(شیخ بهایی) رسیده‌است، میرحسین بن حیدر کرکی در روضات الجنات نقلی دارد که برداشت از آن این است که شیخ بهایی بعد از پدر، شیخ‌الاسلام هرات شده‌، که اگر این برداشت صحیح باشد سال وفات پدر و سال بعداز آن که سالهای آشوب و هرج و مرج در دربار بوده نمی‌تواند تاریخ اخذ این سمت باشد و احتمال دارد که شیخ بعد از این تاریخ به این سمت منصوب شده. 

مؤلف الهجرة العاملیة در این مورد نیز معتقد است شیخ مانند پدراز مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) دور نگه‏داشته می‌شد البته تأییدی بر این منصب شیخ‏الاسلامی هرات در کتاب خیرالبیان وجود ندارد، آنچه درمورد این دوره از زندگی شیخ (جوانی) در خیرالبیان عنوان شده و قابل توجه‌است این است که شیخ در عنفوان جوانی سفری طولانی مدت به بلاد اسلامی انجام داده و با توجه به اینکه در کتاب سلافة العصر مدت سفرهای شیخ را ۳۰ سال عنوان کرده . و با در نظر گرفتن اینکه آخرین سفر شیخ در سال ۱۰۱۵ق بوده می‌توان احتمال داد که این سفر می‌تواند در همین سالها باشد یعنی 965 یا 966 -  ۹۹۴ یا ۹۹۶  هجری - که درآن موقع شیخ ۳۰ تا ۳۲ سال داشته است. 

شیخ بهایی و شاه عباس اول

عمده فعالیت‏های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت، ‏شاه عباس بزرگ‌ترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشته‌اش بازگرداند، زمینهٔ رشد و شکوفایی خارق‌العادهٔ فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد. شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل می‌شد و در بیشتر امور از ایشان مشورت می‌جست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود شیخ بهایی در سال  994 - ۹۹۶هجری -  دو سال و اندی بعد از رحلت‏ شیخ علی منشار به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد، درسال 976 -  ۱۰۰۶ هجری -  با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این سمت به شیخ‌الاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت. شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود. در عالم‌آرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از سمت شیخ‌الاسلامی اصفهان به دلیل ملالت ‏خاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی ارادهٔ سفر بلاد اسلامی کردکه تاریخ این رخداد می‌تواند بین سالهای 967 الی 978 -  ۹۹۶ الی  ۱۰۰۸هجری -. باشد ، یعنی سالی که شاه عباس پیاده به زیارت امام رضا علیه السلام رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاه‏های علمی او با مکتب‏های فلسفی موجود در حوزه اصفهان  می‌دانند به اعتقاد عده‏ای شیخ بهایی در یکی از سفرهای خارجی خود به کشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاکم عثمانی بوده است      

ایرادهای وارد بر عملکرد سیاسی شیخ بهایی:

الف) همكاری با سلاطین صفوی در قالب پذیرش منصب شیخ الاسلامی.

ب) مدح سلاطین معاصر خود و تالیف كتاب یا رساله به نام آن‏ها.

ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی.

الف) همكاری با سلاطین صفوی : تعامل نزدیك شیخ بهایی با دربار صفوی به لحاظ مشروعیت چنین رفتاری از دیرباز مورد بحث اندیشمندان بوده است. در فقه شیعه سه عامل اساسی همكاری عالم دینی را با حاكم جائر، جائز می‌کند، مشروعیت رفتار سیاسی شیخ را در غالب این سه عامل بررسی می‌کنیم:

اول تقیه: هرچند شیخ در جایی آورده: «از خشم پادشاه ظالم و جائر بپرهیز كه خشم او مانند خشم فرشته مرگ است كه جان را می‏ستاند و موجب هلاكت و نابودی حیات انسان می‏شود] با این وجود در نظر گرفتن تقیه به عنوان توجیهی برای عملکرد سیاسی شیخ ، چندان به واقعیت نزدیک نیست چراکه در آن زمان عالمان بزرگی همانند محقق اردبیلی و دیگران نیز بوده‏اند كه علیرغم دوری جستن از دربار متحمل هیچگونه گزندی نشده‌اند.

دوم مصلحت عامه*: با توجه به نقلها ونوشته‌ها*هیچگونه جای تردیدی نیست که شیخ به پشتوانهٔ موقعیت ‏شیخ‌الاسلامی خویش در تامین مصلحت عباد، یاری رساندن به نیازمندان جامعه و دادرسی مظلومان تلاش بسیار کرده.

 سوم اقامه امر به معروف و نهی از منكر*: درخیرالبیان* و عالم‌آرا*از نفوذ فراوان شیخ نزد شاه عباس و اجابت خواسته‌های او توسط شاه بسیار آمده، این خواسته‌ها که مستقیماً و یا در لفافه ادا می‌شد اکثراً دینی بود و حمایت نظام سیاسی از این خواسته‌های عالم دینی باعث شد اوج رشد فرهنگ و معارف تشیع را در آن دوره شاهد باشیم و این خود بزرگترین معروفی است که به دست عالمان شیعی در طول تاریخ سیاسی اسلام انجام شده.

دیدگاه امام خمینی رحمه الله :

امام خمینی رحمه الله در رد این گونه شبهات چنین می‏فرماید:...می‏بینیم كه یك طایفه از علما این‏ها گذشت كرده‏اند از یك مقاماتی و متصل شده‏اند به یك سلاطین با این كه می‏دیدند مردم مخالفند، لكن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، این‏ها متصل شده‏اند به یك سلاطین، و این سلاطین را وادار كرده‏اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب تشیع و این‏ها آخوند درباری نبودند. این اشتباهی است كه بعضی نویسندگان ما می‏كنند. اطرافیان سلاطین این آقایان بودند. اینها اغراض سیاسی داشتند، اغراض دینی داشتند. نباید یك كسی تا به گوشش می‏خورد كه مثلا مجلسی رحمه الله، محقق ثانی رحمه الله، شیخ بهایی رحمه الله با این‏ها روابط داشته‏اند و می‏رفتند سراغ این‏ها، همراهی‏شان می‏كردند، خیال كنند كه اینها مانده‏اند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به این كه سلطان حسین و شاه عباس به آن‏ها عنایتی بكنند. این حرف‏ها نبوده در كار، آن‏ها گذشت كردند، یك مجاهده نفسانی كرده‏اند برای این كه مذهب را به وسیله آن‏ها، به دست آن‏ها ترویج كنند

ب) مدح سلاطین معاصر و تالیف كتاب و رساله به نام آن‏ها

از جمله انتقاداتی که بر شیخ وارد می‌شود مدح و ثنایی است که نسبت به پادشاهان زمان خود داشته، شیخ کتاب حبل‏المتین را به اسم شاه طهماسب، خلاصه را به اسم حمزه میرزا، رسالة فی مباحث الكر را به نام سلطان محمد خدابنده و کتابهای العروة الوثقی، جامع عباسی و رساله تحریم ذبایح اهل كتاب را به نام شاه عباس اول نوشته و در ابتدا یا در متن این کتب شاه صفوی را به اقتدار سیاسی، عدالت، انتساب به خاندان اهل‏بیت (صاحب النسب النبوی شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی و دین مداری ستوده.

حال چرا شیخ به مدح درباریان پرداخته است ؟ : اول جوابی که به ذهن می‌رسد تلاش یک مؤلف است برای حفظ و ترویج آثارش، که این رسم غالب اکثر مؤلفان گذشته و به خصوص آن دوره بوده اما این کار کاملاً حساب‌ شده صورت گرفته چراکه بسیاری از عبارات به كار رفته توسط شیخ در مدح شاهان درواقع شرح وظایفی بوده كه از حاكمان عدل انتظار عمل به آن‏ها می‌رفته و نکته دیگر اینکه بهایی هر چند شاه صفوی را به عدالت و جلوه‏های اقتدار ستوده ، ولی هرگز آنان را به تقوا و پرهیزگاری توصیف نكرده، زیرا فسق شاهان صفوی برایشان امری مسلم بوده است، نکته سومی هم که وجود دارد اینکه شیخ بهایی در وصف شاهان صفوی فقط به توصیف سلطان معاصر خود پرداخته و از تعریف و تمجید دودمان صفوی و شاهان پیشین این سلسله خودداری كرده است که البته لازم به ذکر است این تایید اقتدار پادشاهان شیعی (صفوی) از سوی علمای دوراندیش امامیه در قبال حكومت رقیب (عثمانی) امری لازم و اجتناب‏ ناپذیر بوده.

ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی : سومین جنبه از شبهات در عملکرد سیاسی شیخ است چراکه در تألیفات متعدد مخاطبان به خصوص علما را به دوری جستن از ریا و تلبیس برای رسیدن به مناصب توصیه کرده و بدترین عالمان دینی را، كسانی معرفی كرده كه با پادشاهان معاشرت و مجالست دارند در حالیکه خود منصب شیخ الاسلامی را كه مهم‏ترین منصب سیاسی مذهبی دوران بوده برای مدتی طولانی ، در دست داشته و به گفته مورخان در سفر و حضر همراه شاه عباس، انیس و جلیس او بوده و این تناقضی آشكار در نظر و عمل سیاسی اوست.

پاسخ این رفتار به ظاهر تناقض‏آمیز را باید در نوع نگرش بهایی نسبت ‏به مسایل سیاسی، اجتماعی و دینی و نیز با ملاحظه اوضاع زمان او جست‏وجو كرد، نكوهش‏های شیخ در باره دنیا، جملگی در صورتی است كه دنیا فی نفسه هدف باشد و انگیزه و خواسته انسان در دستیابی به مال و منصب و ریاست‏های دنیوی فقط رسیدن به دنیا باشد. این امر از مصادیق بارز دنیاطلبی است و ریشه هر خطایی است كه از طرف ائمه علیهم السلام و عالمان دین از جمله خود بهایی نكوهش شده است، با توجه به این تا حدی روشن می‏شود كه چرا شیخ بهایی مخاطبان خود را از معاشرت شاهان پرهیز می‏داد ولی خود از طرفی به آن تن می‏داد. علت آن است كه نگاه او به دنیا و ریاست‏های دنیایی نگاهی ابزاری بوده است و هدف شیخ كسب نتایج دینی از مناصب دنیایی بوده، آثاری هم كه شیخ در صحنه سیاسی برای ایران و شیعیان و فرهنگ تشیع به جای گذاشته مؤید این ادعا است. 

استادان  شیخ بهائی  : 

شـیـخ بهائى به کشورهاى مختلفى مسافرت کرده و از محضر اساتید متعددى در رشته هاى گـونـاگـون کسب علم نموده است که مهمترین آنها از این قرار است  :

فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی. 

منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد عبدالله بن شهاب‏الدین حسین یزدی، معروف به ملاعبدالله یزدی 

ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت. 

طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت. 

صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت (1)

همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضی‌دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده‌است. 

شاگردان شیخ بهایی :

تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده‌اند. یکی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده‌است که در این‏جا به مشهورترین آن‏ها اشاره می‏کنیم: 

ملا محمد محسن بن ‏مرتضی بن محمود فیض کاشانی، 

ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، 

صدرالدین محمدبن‏ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، 

ملامحمدباقربن‏محمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ‏الاسلام اصفهان، 

صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیانگذار حکمت متعالیه، 

سید ماجد بحرانی که بر الاثناعشریه بهایی تعلیقه نگاشته است(2) 

شیخ جواد بن سعد بغدادی معروف به فاضل جواد، شارح خلاصة الحساب و زبدة الاصول شیخ بهائی

که در ۱۰۳۰ق از بهائی اجازه روایت دریافت داشته است(3)

صدرالمتألهین شیرازی

سیدمیرزا رفیع‏الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، (4)

 

شاهکار های شیخ بهایی 

در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است در احاطه وی در مهندسی ومعماری وریاضی تردید نیست . ما در انجا به چند تا از آنها که در واقع بهترین نمونه هم هستند اشاره میکنیم.

1)تعیین سمت قبله مسجد امام 

دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.

2)گرمابه شیخ بهائی

 

 دیگر از کارهای شیخ بهائی ساختن گرمابه‌ای است که به احتمال نزدیک به یقین از روی ایده شمع خودکار احمد بن موسی بن شاکر خراسانی ساخته شده است. طرز کار این شمع خودکار و تهیه آبگرم حوضچه سربینه حمام مذکور با مراجعه به شکل و دست خط و ترسیم احمدبن موسی بن شاکر خراسانی به‌خوبی مشهود است, نسخه اصلی کتاب او که فقط در موزه‌ها و کتابخانه‌های  واتیکان‌, برلین‌, لندن‌, ترکیه موجود است, مکانیسم و عمل کار آن بدین طریق است که شرح می‌دهم.

 

 طرز کار آبگرمکن "شیخ بهائی

 

چون نقشه اصلی و خط نویسنده کتاب موسی بن شاکر خراسانی در دسترس است و از این لحاظ سعی شده که اصالت نقشه اصلی سازنده حفظ شود و شکل به طریقه برشی مقطع و یا پرسپکتیو و یا ایزومتریک ترسیم نشده است ( یعنی نقشه همانطور ترسیم شده و مثل نقشه‌های امروزی که به آن نقشه‌کشی صنعتی می‌گویند رسم نشده است (

 کره فلزی “۱ ” که بالای آن سرپیچ است به لوله فلزی توخالی “۲ ” که یک سر آن فتیله و انتهای دیگر آن دنده دار است لحیم شده است. چون کره “۱” تو خالی است روی مایع شناور است و  اگر سطح مایع سوخت پائین آید توپ مذکور پائین آمده و لوله منحنی در مسیر حرکت می کند و فتیله شعله‌ور می‌گردد.

 فلوتر یا گوی توپر “۵” دریچه “۶” را که سر ورود لوله سوخت است به بالا می‌برد و مایع سوخت وارد ظرف یا منبع می‌شود. در نتیجه، مخزن پر شده و دوباره گوی “۱ ” به بالا می‌رود و با این عمل، دنده‌ی ” ۴” به طرف عکس حرکت کرده و این‌بار گوی “۵ ” دریچه را می‌بندد. در صورتی‌که دریچه بسته شود مازاد مایع از لوله عصایی “۷” که ارفلو است به خارج ریخته می شود بدون اینکه آسیبی به سیستم وارد کند.

 شناور ” ۸ ” برای تولید فشار کافی روی مایع است که از طرفی با اهرامهایی به پشت گوی “۵” وصل است که با کم و زیاد شدن مایع سوخت به باز و بسته شدن دریچه ورودی مایع کمک می کند.

 تامین مایع سوخت، در زمان شیخ بهائی به وسیله یک لوله زیر زمینی به عصار خانه جنب حمام وصل شده بود و با تولید روغنهای کرچک و کنجد و روغنهای سوختی دیگر که در محل مذکور روغن کشی می شده تامین می گردید. روی شمع مذکور ظرف لگن مسی بوده که حجم آبی را برابر با ۳ و یا ۴ سطل گنجایش داشته و مرتبا در شبانه روز گرم بوده و آب آن برای کسانی که از شست وشو فراغت یافته و سربینه حمام قسمت خروجی نزدیک در کار گذاشته و جاسازی کرده بودند. دستگاه مذکور را حدود اواخر حکومت زندیه از زیر زمین بیرون آوردند و به خارج از ایران منتقل کردند. این اطلاعات از نسخه منحصر به فرد کتاب “الحبل” که فقط به تعداد سه نسخه است در لندن، برلین و  ترکیه است استخراج شده است. (اگر دقت کرده باشید تقریبا کار این دستگاه شبیه آبگرمکن های گازی دیواری می باشد که آب را سریع گرم می‌کند.(

3) ساخت مسجد چهار باغ به روی لجنزار

کار مهم دیگر شیخ بهائی بنای مسجد مشهور چهار باغ است که چون در مسیر یکی از کانا‌ل‌های آب زاینده رود قرار داشت و امکان پی‌ریزی ساختمان عظیم و سنگی آن مواجه با اشکال می‌گردید و ساختمان مذکور هم نمی‌توانست روی سطح مرداب و لجن‌های موجود در اطراف آن قرار گیرد و امکان هر گونه خطر برای ساختمان و به ویژه برای  دیوارهای جانبی گنبد و مناره‌ها وجود داشت ( این کانال هنوز از وسط مدرسه چهارباغ اصفهان عبور می‌کند) دست به یک ابتکار زد. شیخ  برای اجرای صحیح این کار پیشنهاد کرد که نخست، مقدار زیادی  زغال چوب به ضخامت ۲ متر در سرتاسر پی ساختمان پراکنده گردد و پس از کوبیدن زغال در کف پی‌ها روی آن‌را با ساروج  و شفته  پر کرده و پی‌های ساختمان را روی  ساروج  و شفته  مذکور بنا نمایند. این روش که عبارت است از استفاده از زغال چوب برای  پی ساختمان‌های روی مرداب و لجن‌زار است بعدها مورد توجه اروپائیان قرار گرفت و پی و شالوده ساختمان‌های عظیم خود را بدین‌طریق ساختند و هنوز هم در بعضی از نقاط  به همین روش عمل می‌کنند‌. ظمنا چون باید ملات گل ساختمان مسجد به‌هم در‌آمیخته و با پا و سایر وسایل به‌خوبی مخلوط شود و از آنجا که هر چه ملات بیشتر پا بخورد چسبندگی گل بهتر شده و خوب عمل می آید, از این لحاظ به دستور شیخ بهائی ابتکاری برای هر چه بیشتر پا زدن گل ها به‌کار برده شد که ملات بنای مسجد هر روز زیر پای مردم و کودکان اهل اصفهان بلا وقفه  پا بخورد و به‌هم مخلوط و آمیخته  گردد. ابتکار شیخ بهائی این بود که دستور داد که هر روز صبح چند سکه طلا را در خاک ملات‌ها بریزند و سپس گل ساخته و به مردم اطلاع دهند که بیایند و سکه‌ها را برای خود بیابند‌. مردم گروه گروه  گل ملات‌ها را از صبح  لگدمال کرده و تا غروب آنروز تعدادی سکه برای خود می‌جستند و بدین‌طریق گل ملات‌ها کاملا به‌هم آمیخته و به قول معمارها عمل می‌آمد‌, یعنی همین کاری  که امروزه هم برای گل خاک رس کاشی‌سازی به وسیله ماشین‌های مکانیکی مخلوط‌کن انجام می‌گیرد . ( البته امروز این بناء به مدرسه چهارباغ مشهور است.(

 

4) محاسبات کامپیوتری

یکی دیگر از کارهای برجسته این استاد بزرگ در عملیات حساب و ریاضی, نکته جالبی است که در کتاب "خلاصه الحساب " او آمده است. بحث درباره اعداد مزدوج (اعداد زوج) و یا باینری  ۲ – ۴ – ۸ – ۱۶ – ۳۲ – ۶۴ – ۱۲۸ – ۲۵۶ – ۵۱۲ – ۱۰۲۴ است . که عدد ۲ جذر , و ۴ را مال, و ۸ را کعب در نتیجه مال المال = ۸ و مال الکعب = ۳۲ کعب الکعب = ۶۴ مال المال الکعب = ۱۲۸ مال الکعب الکعب = ۲۵۶ کعب الکعب الکب = ۵۱۲ ما ل المال کعب الکعب = ۱۰۲۴ انتخاب می کند و سپس روی عدد ۱۰۲۴ متوقف شده و آن‌را بنام "ام " یعنی مادر بکار برده که امروز در یک کامپیوتر هم به همین ترتیب حساب میشود, با این تفاوت که بجای کلمه " ام " انرا یک " بایت" یا "بیت " می‌گویند که اغلب کامپیوترها تا ۸ بیت مجهز هستند (البته به تاریخ نگارش این مطلب توجه شود . ۱۳۶۱ ش) یعنی تا ۸ بار عدد ۱۰۲۴ را محاسبه می‌کنند. معمولا حافظه یک کامپیوتر با بکار بردن " K " حساب می‌شود که چند کیلوبیت و یا همان عدد " ام " شیخ بهائی است که مال المال کعب الکعب و برابر با ۱۰۲۴ است که جهان ریاضی از آن به‌خوبی استفاده کرده و ما از آن به‌کلی بی‌اطلاع بودیم 

5) دستخطی از شیخ بهاء

میدان نقش جهان اصفهان یکی از 8 اثر ثبت شده جهانی ایران فلورانس ايتاليا، كوالالامپور مالزي، شيان چين، سنت پترزبورگ روسيه، بارسلون اسپانيا، ايروان ارمنستان، هاواناي كوبا، يوش روماني و اصفهان ايران خواهر خوانده‌هاي هم هستند و اين به دليل جاذبه‌هاي كم‌نظيري است كه در آن‌ها وجود دارد. و اما نگين اصفهان، ميدان نقش جهان است.در چهارسوي ميدان نقش جهان، در چهار قرن پيش به ترتيب چهار ساختار اساسي احداث شد كه مشتمل بود بر: «كاخ عالي قاپو» به عنوان «دولتخانه مباركه‌» و به زبان ساده جايگاه حكمراني امپراطور، «بازار قيصريه» جايگاه تمركز اقتصاد، «مسجد شيخ لطف الله» به عنوان جايگاه مذهبي حكومتي (شيعه) و« مسجد جامع عباسي» كه جايگاه تبلور قدرت اجتماعي و مردمي بود.اين ميدان جايگاهي براي اجراي مراسم و آيين‌ها و تشريفات، اعياد ملي و مذهبي، بازي‌ها و ... بود. ميدان نقش جهان آن‌قدر مهم است كه آن را به عنوان يكي از اضافات عجايب هفتگانه دنيا در نظر مي‌گيرند و آن را دومين ميدان بزرگ تاريخي جهان پس از ميدان «تيان آن‌من» پكن مي‌شناسند.

ميدان نقش جهان در سال 1021 ه.ق به فرمان شاه عباس اول در مركز شهر اصفهان احداث شد. علي اكبر اصفهاني، ملك المعمار دربار شاه عباس طراح آن بوده است.

جالب اين است كه از زمان بناي ميدان نقش جهان تا به امروز خوشبختانه تغييرات بسيار كوچكي در آن رخ داده است. بناي برج ساعت در شمال مسجد شيخ لطف الله و نقاره خانه درباري سراي قيصريه از بين رفته‌اند و البته چمن و حوض وسط ميدان مربوط به دوره پهلوي هستند.

6) ماجرای ابداع نان سنگک توسط شیخ بهائی

در سرزمین کهن ایران، بر اثر تجربه‌ها و اعمال سلیقه‌ها در طول سالیان دراز تاریخ، غذا‌ها و پختنی‌های گوناگون رسم شده و بوجود آمده که در نزد بسیاری از کشورهای دیگر و حتی مردم سرزمین ما، این غذا‌ها به عنوان غذاهای ملی و سنتی معروف شده‌اند.نان سنگک از نظر مزه، طعم، هضم و بهداشت و سلا‌مت یکی از بهترین نان‌های ایرانی است که مورد توجه خانواده مخصوصا در ماه مبارک رمضان قرار دارد. ویژگی این نان پخت آن روی سنگ ریزه‌های داغ است که به کیفیت آن می‌افزاید.در تقویم سالنمای کمیته ‌نانوایان تهران (در ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۲۶ شمسی در تهران چاپ شده) درباره‌ تاریخچه و چگونگی پیدایش نانوایی و نان سنگک این گونه آمده است:

“شاه عباس برای رفاه حال طبقات تهی‌دست و لشگریان خود که غالباً در سفر احتیاج به نان و خورش موقت و فوری داشتند و لازم بود به هر شهری می‌رسند نانواهایی باشند که بتوانند به قدر مصرف سربازان نان تهیه نمایند و غذایی باشد که خورش نان قرار دهند، درصدد چاره برآمد و حل این مشکل را از” شیخ بهائی “که از اجلّه‌ علما و دانشمندان ایران بود خواست. شیخ بهائی نیز با تفکر و تعمق تنور سنگکی را ابداع نمود.”

در تاریخ آمده که مخترع نان سنگک و شکل تنور آن شیخ بهائی از علما و دانشمندان قرن دهم هجری بوده است. این اختراع به قدری با دقت و هوشیاری طراحی و عملی شده که پس از گذشت چند صد سال هنوز به‌‌ همان صورت اولیه پخته می‌شود و نانی که از تنور سنگکی بدست می‌آید، محبوب‌ترین نان ایرانی است.

تألیفات: 

شیخ بـهـایـى یـکـى از پـر بـرکـت تـرین علماى جهان اسلام از نظر تألیف بوده است , برخى تعداد تألیفات او را با توجه به رساله ها و حاشیه ها و تعلیقه ها, به 200 جلد رسانده اند, ولى تازه ترین تـحـقـیـق در این مورد, از جناب آقاى دکتر محمد باقر حجتى , است که به کنفرانس دمشق (در مورد شیخ بهائى ) ارائه داده اند , تعداد آنها 123 جلد است که عبارتند از: 

الف ـ فقه (29 جلد) : 

اسامی بعضی جلد ها:

1. احکام سجود و تلاوت 

2. حاشیه بر احکام الشریعه علا مه

3. حاشیه بر ارشاد الاذهان علا مه حلى 

4. شرح فرائض نصیریه خواجه نصیر الدین طوسى

5. مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین 

6. شرح من لایحضره الفقیه

7. رسالة فى القصر و التخییر فى السفر

8. الحبل المتین 

9. الحریریة 

10. الذبیحیه

11. پاسخ سؤالات شیخ صالح جابرى

ب ـ علوم قرآنى (9 جلد( 

1. حاشیه انوار التنزیل قاضى بیضاوى . 

2. حل الحروف القرآنیه

3. حاشیه کشاف زمخشرى

4. اساله خواجه

5. تفسیر عین الحیوة

6. العروة الوثقى . 

7. تفسیر آیه شریفه (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى الکعبین) .

8. تاویل الایات 

9. اکسیر السعادتین (آیات الاحکام 

ج ـ حدیث (2 جلد) :

 

1. اربعین 

2. حاشیه کتاب (من لایحضره الفقیه (

 

د-ادعیه و مناجات (6 جلد) :  

هـ ـ اصول اعتقادات (5 جلد) :

 

1. اثبات وجود القائم 

2. اجوبة سید زین الدین 

3. الاعتقادیه 

4. مقارنه بین امامیه و زیدیه

5. وجوب شکر المنعم

و ـ اصول فقه (5 جلد) :

ز ـ رجال و اجازات (8 جلد) :

 

ح ـ ادبیات و علوم عربى (28 جلد( :

1. اسامی بعضی از کتابها:

اسرار البلاغه 

2. تهذیب البیان 

3. حاشیه بر مطول تفتازانى ـ ریاض الارواح 

4. شیر و شکر

5. فوائد صمدیه 

6. قصیده در مدح پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم

سوانح سفر الحجاز, معروف به مثنوى نان و حلوا 

7. نان و پنیر

8. . وسیلة الفوز و الامان فى مدح صاحب الزمان (عج )

ط ـ وقایع الایام (1 جلد(

1 ـ توضیح المقاصد فى ما اتفق فى ایام السنة .

ى ـ ریاضیات (20 جلد(

اسامی 12کتاب از آنها:

1. اسطرلاب 

2. التحفه (اوزان شرعى ) 

3. تحقیق جهت قبله

4. تشریح الافلاک

5. حاشیه تشریح الافلاک

6. حاشیه شرح التذکره خواجه نصیر الدین طوسى در هیات

7. حل اشکال عطارد و قمر

8. شرح صحیفه . 

9. صحیفه در اسطرلاب . 

10. تقویم شمس با اسطرلاب

11. القبله , ماهیت و علامات آن

12. معرفة التقویم . 

 

 

ک ـ حکمت و فلسفه (3 جلد) :

 

1. انکار جوهر الفرد

2. الوجود الذهنى

3. وحدت وجود.

 

ل ـ علوم غریبه ( 4 جلد) :

و چـنـد جـلد کتاب دیگر که موضوعات آنها مشخص نشده است ,. 

اولین کسى که یک دوره فقه غیر استدلالى به صورت رساله عـمـلیه به زبان فارسى نوشت به نام (جامع عباسى ) شیخ بهائى است. ما در این‏جا به علت گنجایش مقاله به طور اختصار برخی از آثار علمی شیخ را بررسی می‌کنیم :

جامع عباسی

شاخص‏ترین اثر شیخ است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می‌رفت تا آن‏جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است‏یاد می‏کنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست ‏باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده‌است. 

الزبده فی الاصول

مهم‏ترین اثر شیخ است در اصول. تاریخ نگارش آن یعنی سال 988  - ۱۰۱۸ هجری -  و به قولی در سال 975 - ۱۰۰۵ هجری -، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده‌است. 

اربعین :

تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده‌است. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره احادیث‏یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف‏ترین اربعین‏ها می‏باشد. این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحث ‏سیاسی پرداخته‌است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن‏ها وارد شده‌است) به تفصیل دیدگاه‏های خود را مطرح کرده‌است. شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته‌است، از این رو می‏توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته‌است. 

مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا) :

این کتاب آمیخته‏ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است.با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. شیخ بهایی در یکی از بخش‏های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می‏کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می‏توان بدان استناد کرد. 

وفات :

 

شیخ بهائی در سال 1000 خورشیدی و در سن 77 سالگی بر اثر بیماری در اصفهان درگذشت. پیكر شیخ را به وصیت خودش و فرمان شاه عباس به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ حضرت علی‌ابن‌موسی‌الرضا (ع) جنب موزهٔ آستان قدس به خاک سپردند‌. هم‌اکنون مدفن مرحوم شیخ بهائی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و صحن امام خمینی در رواقی‌ معروف به شیخ بهاء‌الدین می باشد

 

 

اقتباس از : 

 

1) http://www.beytoote.com/scientific/scientist/life-sheykh-

2) http://www.parsnaz.ir

3) http://www.persian-man.ir/senior/poets//

4) http://www.hamshahrionline.ir/details/38900

5) http://www.hipersian.com/content

6) http://nhpcc.iut.ac.ir/web/guest/bahaee

7) http://shahreabi.blogfa.com/page/sad90.aspx 

8) http://daneshnameh.roshd.ir

9) http://fa.wikishia.net/view/

10   http://www.akairan.com/biography/daneshmandan1/

 

 

 

ارجاعات :

(1) اسکندر منشی، ج۱، ص۵۶۸ و ج۲، ص۶۱۰ ـ ۶۱۲؛ فلسفی، ج۳، ص۸۵۹ ـ ۸۶۰، ۸۶۳ ـ ۸۶۴؛ مدرّس تبریزی، ج۳، ص۳۰۴؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۳۲؛ شاملو، ج۱، ص۱۸۳ـ ۱۸۴؛ خراسانی، ص۵۷۰؛ اعتمادالسلطنه، ص۶۱۱ ـ ۶۱۳

(2) امین، ج۹، ص۲۴۲

3) میرجهانی طباطبائی، ص۱۰۰ )

)  4) اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶، ۱۶۸؛ افندی اصفهانی، ریاض، ج۵، ص۹۵؛ بحرانی، ص۴۳۴ ـ ۴۳۵؛ محبّی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۴۴۰؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۰ ـ ۲۵۱؛ امین، ج۹، ص۲۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، الروضه، ص۷۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۳۷۸، ج۱، ص۵۱۹؛ نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۵۲