اسناد ضرب و جرح حضرت زهرا (س) و سقط شدن حضرت محسن (ع) در منابع اهل سنت

سؤال: آیا ضرب و جرح حضرت زهرا (س) و سقط شدن حضرت محسن (ع) در منابع اهل سنت ذکر شده است؟  
پاسخ:
درباره ضرب و جرح حضرت زهرا (س) اسناد معتبر متعددی وجود دارد که برخی را از باب نمونه بیان میکنیم:


1- مسعودی:
 قال المسعودي: « فهجموا عليه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه كرهاً، وضغطوا سيّدة النساء بالباب حتّي أسقطت محسناً». (اثبات الوصية:143)
«به او هجوم آورده و درب خانه او را آتش زدند و او را به زور از آن بيرون آوردند و سرور زنان را با در چنان فشار دادند كه سبب سقط محسن گرديد».
باید به این نکته توجه داشته باشیم که تقي الدين سبكي در كتاب الطبقات الشافعية نام او را در زمره علماي شافعي مذهب مي آورد ؛ از اين رو ، اشكال شيعه بودن وي مردود است . (الطبقات الشافعية ج3 ، ص 456 و 457 ، رقم 225، چاپ دار احياء الكتب العربية)
2- ابن حجر عسقلانی:
قال ابن حجر العسقلاني:  «إنّ عمر رفس فاطمة حتّي أسقطت بمحسن». (لسان الميزان:1/268)
البته ابن حجر ، اين روايت را به دليل وجود ابن أبي دارم در سند آن و به بهانه رافضي بودن وي رد مي كند ؛ در حالي که ذهبي در سير اعلام النبلاء ، وي را اين گونه معرفي مي كند :
«ابن أبي دارم * الامام الحافظ الفاضل ، أبو بكر أحمد بن محمد السري بن يحيي بن السري بن أبي دارم». (سير اعلام النبلاء ، ج15 ، ص576 ، رقم 349 ، ترجمه ابن أبي دارم)
ذهبي در جاي ديگر مي نويسد :
«كان موصوفا بالحفظ والمعرفة إلا أنه يترفض » (همان، ص577)
ذهبي در جاي ديگر مي گويد :
«وقال محمد بن حماد الحافظ ، كان مستقيم الامر عامة دهره » (همان، ص588)
ذهبي در ميزان الإعتدال مي گويد :
«وقال محمد بن أحمد بن حماد الكوفي الحافظ - بعد أن أرخ موته : كان مستقيم الامر عامة دهره » (ميزان الإعتدال ج1 ، ص 139 ، رقم 552 ، ترجمه أحمد بن محمد بن السري بن يحيي بن أبي دارم المحدث . أبو بكر الكوفي ؛ لسان الميزان ـ ابن حجر عسقلاني ، رقم 824 ، ترجمه احمد بن محمد بن السري بن يحيي بن أبي دارم المحدث أبو بكر الكوفي)
هر چند كه ذهبي نيز در ادامه وي را به همان دليل رافضي بودن و نقل همين روايت و برخي روايات ديگر در مذمت خلفاء ، مذمت مي كند و حتي به وي اين چنين فحاشي مي كند :
شيخ ضال معثر .
پيرمردي گمراه و خطا كار!!!
اما آيا رافضي بودن يك راوي مي تواند دليل بر عدم وثاقت وي باشد ؟
و آيا به مجرد رافضي بودن مي توان روايت فردي را كنار زد و باطل قلمداد نمود ؟ اگر اينگونه باشد بايد اهل سنت بر تعداد زيادي از روايات صحاح سته خط بطلان بكشند زيرا مؤلفين صحاح سته در موارد بسياري از رافضه حديث نقل نموده اند.
3- صفدی:
قال الصفدي: « إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّي ألقت المحسن من بطنها» (الوافي بالوفيات: 5/347)
4- امام جويني (730هـ) :
جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه روايت مي كند :
روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علي بر او وارد شد ، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد ، اشك آلود شد ، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پيامبر گريست . در پي آن دو ، فاطمه و علي عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند ، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد ، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند ، فرمود :
«وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّي أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين» (فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35)
«زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا مي بينم ذلت وارد خانهء او شده ، حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي زند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي دهد ، كمك مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نمي رسد .
او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي شود ؛ و در حالي بر من وارد مي شود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده است .
و من در اينجا مي گويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمين گويند». 
ذهبي در شرح حال امام الحرمين جويني مي گويد:
«وسمعت من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام صدر الدين ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الخراساني الجويني ... وكان شديد الاعتناء بالرواية وتحصيل الاجزاء حسن القراءة مليح الشكل مهيبا دينا صالحا »
(تذكرة الحفاظ ج 4 ، ص 1505- 1506 ، رقم 24 )
«از امام روايت كننده و حديث گوي يگانه كامل فخر اسلام و صدر دين ابراهيم بن محمد بن المويد بن حمويه الخراساني الجويني روايت شنيدم ( درس گرفتم ) ... و وي بسيار به روايات و بدست آوردن كتب حديثي اهميت مي داد خوش صدا و خوش سيما بود و شخص با هيبت و دين دار و صالحي بود»  
منبع: برگرفته از مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)


تهیه شده در معاونت پژوهش (واحد علمی سایت)